چگونه می توان نرخ گردش کالا را بهبود بخشید؟موثرترین ترفند 1: سوالات بیشتری بپرسید

چگونه می توان نرخ گردش کالا را بهبود بخشید؟

موثرترین ترفند 1: سوالات بیشتری بپرسید

مهمترین نکته در بحث تراکنش پرسیدن سوالات بیشتر است، بعد از تمرین این حرکت بسیار موثر است، نرخ تراکنش بسیار بالاست و بسیار آسان است.

شما فقط از مردم می خواهید سوال بپرسند و معامله بعد از پرسیدن انجام می شود که به نظر می رسد بسیار بالا نیز باشد.

اشتباهات رایج

هنگامی که با درخواست مشتری مواجه هستیم، بسیاری از مردم فکر می کنند که از آنجایی که مشتری با من مشورت می کند، من به سوال پاسخ می دهم، اما این در واقع اشتباه است، زیرا مشتری می پرسد، به دنبال مشکل و مشکل است، حتی پس از پرسیدن سوال، برگردید یک جمله "آیا سوالی دارید؟"، آیا این باعث نمی شود مشتریان مشکلات و مشکلات بیشتری پیدا کنند؟در واقع نتیجه این است که نرخ گردش مالی بسیار پایین است.

تشخیص مشورتی

ما از مشتریان نمی خواهیم که از شما بپرسند، بلکه شما از مشتریان می خواهید سؤالات شما معادل درخواست مشاور از شما است.او برای مشاوره نزد شما آمده بود و شما خدمات مشاوره ای به او ارائه می دادید.

بنابراین، چه برای ملاقات با پزشک به بیمارستان بروید و چه برای مشاوره حقوقی به وکیل مراجعه کنید، از پزشک، وکیل یا فروشنده حرفه ای بیمه نمی خواهید.

وقتی با فروشنده ای از چنین محصول یا خدمات حرفه ای روبرو می شویم، در واقع این شخص دیگری است که از شما می پرسد (پزشکان، وکلا و فروشندگان بیمه همگی در حال فروش هستند) اگر دیدید که به پزشک مراجعه می کنید، دکتر نگه می دارد. آمدن از شما بپرسم و بعد برای شما دارو تجویز می شود و هزینه آن را می پردازید، درست است؟

چگونه می توان نرخ گردش کالا را بهبود بخشید؟موثرترین ترفند 1: سوالات بیشتری بپرسید

آره همینه!

بنابراین، هنگامی که با مشتریان روبرو هستید، می توانید خود را در نقش یک مشاور قرار دهید، و حتی می توانید خود را پزشک تصور کنید، در حال معالجه یک مشتری هستید، یا طرف الف هستید، در حال مصاحبه با مشتری خود هستید، شما می تواند این طرز فکر را داشته باشد.

مزایای پرسیدن سوالات بیشتر چیست؟

فایده 1: شما بسیار فعال خواهید بود، منفعل نخواهید بود

اگر مشتری از شما بپرسد شما بسیار منفعل هستید گاهی مشتری بعد از پرسیدن نمی داند چه چیزی بپرسد و موضوع متوقف می شود و شما نمی دانید چه بگویید؟این بسیار منفعل است و مشتری از شما می پرسد، شما پاسخ می دهید، شما بسیار منفعل هستید، بنابراین شما در حال حاضر در موقعیت منفعل در رابطه بین میزبان و مهمان قرار دارید.

مزیت 2: شما می توانید اطلاعات زیادی در مورد طرف مقابل داشته باشید

هرچه اطلاعات بیشتری از طریق پرسیدن سوال داشته باشید، بعداً چه چیزی خواهید گفت دقیق تر است.

مزیت 3: به طرف مقابل اطلاع دهید که اطلاعات او را دارید

وقتی طرف مقابل بداند که شما به آن مسلط هستید، به گفته های شما بیشتر ایمان می آورد و بعداً به نصیحتی که به او می دهید، که بسیار مختص او است، ایمان می آورد.اگر به پزشک مراجعه کنید، دکتر چیزی نمی پرسد، سپس گوشی پزشکی را برمی دارد و مستقیم گوش می دهد، سپس به شما نبض می دهد و دکتر بدون اینکه چیزی بپرسد، برای شما دارو تجویز می کند، این خیلی غیر قابل اعتماد است.

اما اگر پزشک با حوصله زیاد با شما ارتباط برقرار می کند، سوالات زیادی از شما می پرسد و بعد تشخیص می دهد و برای شما دارو تجویز می کند، پس باید از نظر روانی خیلی راحت باشید.

سپس شما در حال فروش محصولات هستید، سوالات زیادی از مشتری می‌پرسید و در نهایت به او مشاوره می‌دهید و او احساس می‌کند که توصیه شما کلی نیست، بلکه او را هدف قرار داده است.

از آنجایی که همه افراد بسیار منحصر به فرد هستند، هر فردی که به پزشک مراجعه می کند احساس می کند که بیماری او بسیار عجیب، بسیار منحصر به فرد و خاص است، در واقع مشتری ها هنگام خرید چیزها، ذهنیت یکسانی دارند.

مزیت 4: به نظر می رسد شما بسیار حرفه ای هستید

شما یک سری سوال میپرسید و طرف مقابل احساس می کند که شما پزشک هستید، او یک بیمار است یا فروشنده حرفه ای ارزیابی بیمه هستید و احساس می کند که شما خیلی حرفه ای هستید، درست است؟

فایده پنجم: راهنمایی گام به گام و در نهایت مشتری خود را متقاعد می کند

شما یک سری سوال مثل یک، دو، سه، چهار می‌پرسید و مشتری خودش را متقاعد می‌کند.

مدل سوال تشخیصی

چگونه می توان به تأثیر «اجازه دادن به طرف مقابل برای متقاعد کردن خود» برای انجام معامله دست یافت؟در زیر با شما به اشتراک خواهم گذاشتواچاتچگونه از مدل بپرسیم:

1. شرایط اساسی را بپرسید

2. از یکدیگر در مورد نقاط دردشان بپرسید

3. الزامات مورد انتظار را بخواهید

(1) وضعیت اساسی را بپرسید

این طبقه بندی سوالات خاص است، به جای اینکه مستقیماً از شما بخواهد که از مشتریان اینگونه بپرسید: "اطلاعات اولیه خود را به من بگویید، چه نقاط دردناکی دارید؟"سپس، برای گسترش آن به طور خاص، می توانید سوالات خود را با توجه به محصولات مختلف گسترش دهید.

به عنوان مثال، بخاری گرم گاوی را به عنوان مثال در نظر بگیرید. برای اطلاعات اولیه مشتری، می توانید بپرسید:

"آیا از آن در خانه استفاده می کنید؟ در دفتر؟ در فروشگاه؟ یا چه مناسبتی؟"

او می گوید:در خانه.

"آیا از آن در اتاق خواب استفاده می کنید؟ یا در اتاق نشیمن؟"

او می گوید:از هر دو استفاده کنید

(2) از طرف مقابل در مورد نقاط دردش بپرسید

یا بخاری گرم گاوی را به عنوان مثال نقطه درد در نظر بگیرید:آیا از خشک شدن می ترسید؟به نویز حساس هستید؟از سرما می ترسی؟تحمل شما برای سرما چقدر است؟

(اینها چند نقطه درد هستند)

شاید جواب بدهند:من خیلی از خشک شدن میترسم یا خشک شدن اشکالی نداره ولی از خشک شدن خاصی نمیترسم البته بهتره خشک نباشه.

سپس از طرف مقابل بپرسید:آیا از سر و صدا می ترسید؟

شاید بگویند:من از سر و صدا در روز نمی ترسم، اما از سر و صدا در شب می ترسم.

بنابراین شما یک سری سوال می‌پرسید و به او می‌گویید:بخاری گرم گاوی بدون سر و صدا و بدون خشک شدن است.

در نهایت وقتی این اطلاعات را به او می‌گویید مستقیماً به نقطه درد طرف مقابل می‌زنید، در واقع نقطه درد طرف مقابل را تقویت می‌کنید.

بعداً می گویید وقتی مزایای این محصولات را می فروشید، مزایایی که او می تواند احساس و تصور کند حتی قوی تر است.

در واقع، وقتی به این نقاط درد نگاه می کنید، همه آنها توسط شما هدایت می شوند، شما نقاط درد مربوطه را بر اساس مزایای محصولات خود هدایت می کنید.

(3) الزامات مورد انتظار را بپرسید

این قوی‌ترین ماژول متقاعدسازی خود است. برای مثال، وقتی در مورد گرمایش می‌پرسید:شرایط شما برای خشکی چیست؟

او می گوید:اميدوارم اصلا خشك نباشه كمي خشك قابل قبوله ولي خيلي خشك نباشه كولر خيلي خشك شده.

(این چیزی بود که او انتظار داشت)

همچنین می توانید بپرسید:انتظار دارید دمای اتاق چند درجه حفظ شود؟

او ممکن است بگوید:20-21 درجه، 24-25 درجه.

(وقتی او این نوع انتظار را گفت، در واقع تقویت کننده این نوع انتظار بود)

در نهایت شما مزایای این محصولات را به او می دهید، او می بیند که فقط انتظارات او را برآورده می کند و فقط دردهای او را برطرف می کند و معامله بسیار آسان خواهد بود.

حتی این مزیت های محصولات خودتان را می توانید نه در بیانیه، بلکه به شکلی برای پرسیدن سوال بیان کنید:

"اگر بخاری گاوی را گرم کنیم، خشکی آن بسیار کم است، دما می تواند به دمای ثابت 21 درجه برسد، و صدایی وجود ندارد. آیا فکر می کنید 1680 یوان خرج می کنید، آیا می توانید آن را بپردازید؟ آیا فکر می کنید می توانید هزینه کنید. آن؟"

(اینگونه سوالات نه تنها مزایا را نشان می دهند، بلکه قیمت را نیز نشان می دهند)

در این زمان برخی از مردم بسیار فقیر هستند و می گویند:لعنتی، 1680 خیلی گرونه، برو از اینجا!

عده ای هم هستند که فکر می کنند 1680 کمی گران است و همچنین فکر می کنند این محصول بسیار خوب است و نه از گفتن گران بودن آن خجالت می کشند و نه به گرانی آن اعتراف می کنند.

برگه مدل سوال تراکنش 2

بازاریابی اینترنتیترفند اول تراکنش، "مدل سوال تراکنش" تمام شد و بیش از حد مفصل است، بنابراین همه باید به روش "چند سوال" تسلط داشته باشند که استفاده از آن بسیار آسان است!

همچنین ترفند دوم چیست؟برای جزئیات بیشتر به این مقاله مراجعه کنید: "بازاریابی وی چت چگونه مشتریان را نزدیک می کند؟2 ترفند برای کسب و کارهای خرد برای جمع آوری سریع پول"

وبلاگ امید چن ویلیانگ ( https://www.chenweiliang.com/ ) shared «چگونه نرخ تراکنش کالا را بهبود دهیم؟یکی از مؤثرترین ترفندها: سؤالات بیشتر بپرسید» به شما کمک خواهد کرد.

به اشتراک گذاری لینک این مقاله خوش آمدید:https://www.chenweiliang.com/cwl-396.html

به کانال تلگرام وبلاگ چن ویلیانگ خوش آمدید تا از آخرین به روز رسانی ها مطلع شوید!

🔔 اولین نفری باشید که "راهنمای استفاده از ابزار هوش مصنوعی بازاریابی محتوایی ChatGPT" را در فهرست بالای کانال دریافت می کنید! 🌟
📚 این راهنما حاوی ارزش بسیار زیادی است، 🌟این یک فرصت نادر است، آن را از دست ندهید! ⏰⌛💨
اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید و لایک کنید
اشتراک گذاری و لایک های شما انگیزه مستمر ما هستند!

 

发表 评论

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. از زمینه های مورد نیاز استفاده می شود * 标注

به بالا بروید